بامدادبامداد، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

خامه و شکلات

از دست بامداد.

یه روز من و بامداد و مامانم و بابام رفتیم بیرون. بامداد و من خیلی خوشحال شدیم. یکی دیگه هم بود قلیون میکشید. اینقدر من و بامداد بازی کردیم که نگو و نپرس. وقتی رسیدیم خونه، من و بامداد همدیگه رو شک و شک می زدیم. البته اون منو میزد. یه وقت فکر نکنید من زدمشا. من میتونم کارهایی که بامداد بلده بهتون بگم. 1- خراب کردن وسیله ها. 2- پاره کردن کتاب درسی من. 3- گریه کردن. 4- جیغ کشیدن. 5- میز جلوی مبل رو جا به جا کردن. 6- خرابکاری. تموم شد. وقتی این حرفا رو میزنم و مینویسم، دندونام از حرص میشکنه. اعصابم خورده از دست نظرای کم نی نی وبلاگ.
16 آذر 1390
1